خواهری جای مادری بوسید

چه قدر بوسه در گلو داری

قحط آب است ولی کمی خونست

شکر حق که تو وضو داری

***

بعد اکبر چقدر بی تابی

بعد سقا چرا شکستی تو

دل زینب پر از تلاطم شد

گره معجرش که بستی تو

***

ذوالجناحت نمی رود چون که

دخترت گرفته ست راهش را

بوسه می زنی او را، صورتش

معجر و چادر سیاهش را

***

السلام علیک یا مظلوم

همچو ناجیه پر غم و محزون

گونه هایت به خاک غلتیده

مثل بسملی شدی در خون

***

ساعت حدود سه ته گودال

مادری می رسد سراسیمه

ساعت حدود سه ته گودال

می نشیند به روی این سینه

***

و شمر جالسٌ علی صدره

پیش چشمان مادرش زهرا

دست قاتل به لرزه افتاده

نامنظم بریده رگ ها را


مادر رسید و پیش چشمانش

ساعت حدود سه ته گودال

و شمر جالس علی صدره

ساعت حدود سه زبانم لال

***

دست قاتل به لرزش افتاده

خنجرت که نمی برد ملعون

السلام علیک یا عریان

السلام مرملُ در خون


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها